یادداشت های من

یادداشت های من

یادداشت های من

به سراغم بیا
اینجا در امن ترین گوشه دنیا نشسته ام.
و می نویسم
از تو...
از پیچش گل در لحظه های زندگی
می نویسم از نفسی که از دلی گرم بیرون می آید.

آخرین مطالب

بذارید حرف بزنیم

پنجشنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۸، ۰۱:۰۷ ب.ظ

من هیچ وقت دیوانه نبودم

عاقلانه و منطقی رفتار می کردم و گاهی خودخواه و مغرور بودم

و گاهی وقار و متانتم دوستانم رو خسته می کرد

من هیس شنیدم و ساکت شدم.

من آتنا ها دیدم و ترسیدم. 

عاشقانه های شاملو به آیدا رو خوندم و باور نکردم

 قضاوت شدم و دیوانه نشدم.

و ترسیدم..

من از ترس آدم ها ترسیدم

از اعتمادی که ندارم ترسیدم.

من امروز از خودم میترسم.

به من بگویید از فردای روزی که من شبیه شما ها شدم

بگویید تا دنیایتان را بشناسم

بگویید تا بگویم

بگویم از دنیایم به شما...

از وزیدن باد بین موهایم. از خیس شدن صورت بدون آرایشم با بارون پاییزی. از حق انتخاب داشتن. از خواستن تا داشتن. از گفتن تا شنیدن

من امروز صدای دخترانیم که چهره شان پشت خروار آرایش پوشانده شده به جرم خوشگل نبودن

من صدای آتنا هاییم که روحمان دفن شد ولی جسممان زندگی می کند.

صدای مرضیه هایی که اسید صورت و زندگیشان را سوزاند

من صدای خودمم دختری در آغاز نرسیدن...

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۸/۰۵/۱۷
پریسا ملکان

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی