یادداشت های من

یادداشت های من

یادداشت های من

به سراغم بیا
اینجا در امن ترین گوشه دنیا نشسته ام.
و می نویسم
از تو...
از پیچش گل در لحظه های زندگی
می نویسم از نفسی که از دلی گرم بیرون می آید.

آخرین مطالب

۳ مطلب در خرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است

وقتی مردّدم و اتفاقی دردناک قلبم را میفشارد
وقتی تنهام و ترسیدم
وقتی تپش های بی امان دلم مرا به زانو درمیاورد
وقتی بی قرارم و منتظر 
وقتی از ادامه مسیر هراس دارم و راهی را شروع نمیکنم
وقتی اشک هایم گونه هایم را خیس میکند
من اعتماد میکنم ...
اعتماد میکنم به جفت چشم های ساده ایی که روبه رویم نشسته
اعتماد میکنم به دستایی که دستانم را میفشارد
اعتماد میکنم به تو
تویی که آرامش دنیای منی
۱ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳۰ خرداد ۹۸ ، ۲۱:۱۲
پریسا ملکان

به بازی بچه ها نگاه میکنم. به بازی رایان کوچولوی خونمون

گوش میکردم به صدای خنده و گریه وجیغ وداد بچه ها

و به رایان...

به کودکانه قهر کردنش و پناه به آغوش مامانش

نگاه کردم به پناه رایان

و نگاه کردم به پناه خودم به وقت قهرکردنم با دنبا

و پناهی نیافتم..

و یافتم تنهایم 

و یافتم خودم را ذر انزوای خویش

۰ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۹۸ ، ۱۲:۲۳
پریسا ملکان

به او بگویید که میدانم دنیا و رویایش خاکستری شده. میدانم روزهایش غمگین اند
به او بگویید میدانم همه چیز را تمام کرده و می خواهد ازاین دنیا برود 
ولی او نمیداند...
او نمیداند مرا باحرف هایش می کشد
نمی داند راهی سخت راانتخاب کرده ام برای داشتنش.
شاید راهی سخت را انتخاب کرده ام. شاید میتوانم با کسی دیگر زندگی راحتتری داشته باشم.
از اون بهتر هزارتا  خوشتیپ تر وجذاب تر و پولدارتر خیلی هست...
ولی چشم های من بین این هزارنفر میخواد تورو ببینه 
به او بگویید 
من فقط عاشق اونم...

۰ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۹۸ ، ۱۴:۰۲
پریسا ملکان