یادداشت های من

یادداشت های من

یادداشت های من

به سراغم بیا
اینجا در امن ترین گوشه دنیا نشسته ام.
و می نویسم
از تو...
از پیچش گل در لحظه های زندگی
می نویسم از نفسی که از دلی گرم بیرون می آید.

آخرین مطالب

رفتن

چهارشنبه, ۱۲ تیر ۱۳۹۸، ۰۴:۲۹ ب.ظ

"رفتن"

چه فعل دردناکی !!!
اما من  میخوام چشمانم را ببندم و طوری دیگر نگاه کنم 

دوباره نگاه کنم 
و رفتن ...
چه با ارزش میشود وقتی بروی از خاطره ایی، نگاهی، از آدمی 

از آدمی که تو را نمیخواد
یه جایی از زندگی رفتن قشنگ میشه، اونجایی که یه نفر میخواد که دیگه نخوادت
اون وقت رفتنت غوغا میکنه 
رفتن 
وقتی به دل میشینه که انتظاراتتو از آدما کم کنی و بری

جایی نباشی که اولویت نیستی و تنها یه گزینه ایی

گاهی باید برای رفتن جون داد. اون وقته که به بودنت احترام گذاشته ایی

و رفتن

چه فعل قوی ای...

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۸/۰۴/۱۲
پریسا ملکان

نظرات (۱)

۱۲ تیر ۹۸ ، ۲۱:۳۱ سـبز بـرگ
خوندم و خیلی لذت برم :)
بازم بنویس نوشته هات دارن بهتر و بهتر میشن
پاسخ:
مرسی که اینقدر انگیزه این 
تلاش میکنم بهتر ازاین شه 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی